معنی شهر گمشده انگلستان

لغت نامه دهخدا

گمشده

گمشده. [گ ُ ش ُ دَ / دِ] (ن مف مرکب) مفقود. فقید. یاوه. یافه. هرزه. خله. گم گشته. (یادداشت مؤلف). ضالَّه. (دهار) (منتهی الارب). ضال َّ. (ترجمان القرآن):
ای گمشده و خیره و سرگشته کسایی
گواژه زده بر تو امل ریمن و محتال.
کسایی.
هر سر که کند قصد که تا سر بکشد زو
سر گمشده بیند چو کشد دست به سر بر.
سنایی.
تو عمر گمشده ٔ من به بوسه باز آور
که بخت گمشده ٔ من زمانه بازآورد.
خاقانی.
دل گمشده ام کجا ندانم
جای دل گمشده تو دانی.
خاقانی.
گم شد آن گنج جوانی که بسی کم کم داشت
از پی گمشده تاوان به خراسان یابم.
خاقانی (دیوان ص 296).
ای گمشده آهوی ختایی
هم ز آبخور ختات جویم.
خاقانی.
چون گمشده دید هم ترازو
گه دست گزید و گاه بازو.
نظامی.
من گمشده ام مرا مجوئید
با گمشدگان سخن مگوئید.
نظامی.
بخشایش الهی گمشده ای را در مناهی چراغ توفیق فرا راه داشت. (گلستان سعدی).
- گمشده بخت، بدبخت. بی بخت:
ایاگمشده بخت و بیچارگان
همه زار و غمخوار و آوارگان.
فردوسی.
ز گرگین سخن رفت با شهریار
از آن گمشده بخت بدروزگار.
فردوسی.
که ای گمشده بخت از آزادگان
که گم باد گودرز گشوادگان.
فردوسی.
- گمشده ٔ لب دریا، کنایه از کسی که شناوری و آب ورزی نداند و در آب غرق شود. (برهان):
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد.
حافظ.
- گمشده نام، بی نام. کسی که نام او محو شده و از بین رفته است:
یکی گمشده نام فرشیدورد
چه در بزمگاه و چه اندر نبرد.
فردوسی.


انگلستان

انگلستان. [اِ گ ِ ل ِ] (اِخ) انگلیس. کشور اروپایی دارای 130350 کیلومتر مربع وسعت و در حدود 42 میلیون نفر جمعیت است که قسمت اعظم بریتانیای کبیر را اشغال کرده است و هسته ٔ مرکزی بریتانیا را تشکیل میدهد. انگلستان از شمال به اسکاتلند و از مغرب به ویلزمحدود است. سواحل شرقی آن دریای شمال و سواحل جنوبی آن دریای مانش و سواحل غربی اقیانوس اطلس و دریای ایرلند است. دریای مانش و دریای شمال آنرا از اروپا جدا می کنند. ترقی انگلستان مرهون آب و هوای معتدل، سهولت دفاع در مقابل مهاجمات خارجی و سهل الوصول بودن از طریق بنادر جنوبی و شرقی و دهانه ٔ رودخانه های غربی بوده است. قسمتهای جنوبی و جنوب شرقی انگلستان پست و حاصلخیز است. در اراضی پست انگلستان بسیاری از غلات بعمل می آید ولی فقط عده ٔ نسبهً کمی از سکنه بزراعت اشتغال دارند و قسمت عمده ٔ مواد غذایی از خارج کشور می آید و حیات اقتصادی کشور بر صنایع آن استوار است. بواسطه ٔ فراوانی زغال سنگ در انگلستان صنایع بسیار ترقی کرده است. صنعتهای پارچه بافی و ماشین سازی در درجه ٔ اول اهمیت است. واردات انگلستان غلات، گوشت، دامهای زنده، کره، لبنیات، قند، پنبه، پشم، فلزات و مواد دیگر است. صادرات آن بیشتر مصنوعات کارخانه های آن کشور مانند نخ، پارچه های نخی، مصنوعات آهنی و فولادی، اقسام ماشینها، خطوط آهن، کشتی، اتومبیل و غیره است. پایتخت انگلستان لندن و شهرها و بنادر مهم آن عبارت است از بیرمنگام، گلاسگو، لیورپول، منچستر، شفیلد، لیدز، ادینبارو (ادمبورگ)، بریستول، نیوکاسل، برادفورد. حکومت انگلستان، مشروطه ٔ سلطنتی و دارای دو مجلس میباشد: مجلس لردها که از اسقفها، دوکها، مارکی ها و بارونها تشکیل می گردد و 801 تن عضو دارد. مجلس عوام 630 تن نماینده دارد که با رأی مخفی انتخاب می شوند. انگلستان و اسکاتلند و ایرلند شمالی مملکت متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی را تشکیل میدهند. قوه ٔ مقننه و حکومت واقعی در دست پارلمان است. قوه ٔ مجریه اسماً در دست مقام سلطنت میباشد اما واقعاً در دست دولت است که در مقابل پارلمان مسؤول میباشد.تعلیمات متوسطه و ابتدائی بین 5 و 15 سال مجانی و اجباری است. انگلستان یازده دانشگاه دارد که قدیمترین و معروفترین آنها دانشگاه آکسفورد و دانشگاه کمبریج است. مذهب رسمی انگلستان پروتستان اسقفی است. قبل از جنگ جهانی دوم مستعمرات انگلستان از همه ٔ کشورهای بزرگ دنیا بیشتر بود بطوری که مساحت مستعمرات آن به 36 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شد و جمعیت آنها در حدود 450 میلیون یعنی یک چهارم جمعیت کره ٔ ارض بود ولی از سال 1964 ببعد در مستعمرات و تحت الحمایه های انگلستان در آسیا و نقاط دیگر جهان جنبشهایی بوجود آمد وبسیاری از مستعمرات آزادی و استقلال یافتند. (از دایرهالمعارف فارسی) (از فرهنگ فارسی معین، اعلام). و رجوع به «انگلیس در هشت قرن پیش » ترجمه ٔ عبداﷲ انصاری، «انگلستان چگونه اداره می شود» ترجمه ٔ مصطفوی، «تفوق انگلوساکسون مربوط به چیست » ترجمه ٔ علی دشتی، «انگلیسیها در انگلستان » ترجمه ٔ احمد فرامرزی، «سرزمین و مردم انگلستان » ترجمه ٔ محمد سجادی، «تاریخ بریتانیای کبیر» ترجمه ٔ احمد تاج بخش و تاریخ آلبر ماله شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

گمشده

پی‌گم، گم‌نشان، مفقود، مفقودالاثر، ناپدید، خودباخته، تباه‌شده، ضایع، نابود،
(متضاد) یافته

فارسی به عربی

گمشده

مفقود

فارسی به آلمانی

گمشده

Irre, Verloren

معادل ابجد

شهر گمشده انگلستان

1486

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری